دهه کرامتــــــــــــــ مبارکباد | ... |
کرامت چیست؟
چگونه میتوان در طریق کرامت گام برداشت؟ و انسانهاى کریم در نزد خداوند از چه مقامى برخوردار هستند؟
کرامت به معناى دورى از پستى و فرومایگى است و روح بزرگوار و منزه از هر پستى را کریم گویند.(١)
لئیم ضد کریم است.(٢) لئامت و دنائت به یک معناست، لذا دنائت در برابر کرامت و دنى در مقابل کریم است.(٣)
کرامت از دیدگاه معصومین(ع)
رسول مکرم اسلام(ص) میفرماید: «خداى بزرگ، کریم است و کرم را دوست میدارد».(٤)
امیرالمومنین على(ع) میفرماید: «کسى که قبل از سوال میبخشد، کریم است». (٥) «حوادث ناگوار در روح کریم اثر نمیگذارد».(٦)
«کریم، انسانى است که از حرام اجتناب کند و از همه عیبها منزه و پاک باشد».(٧)
«انسان کریم از چیزى که لئیم به آن فخر میکند، بیزار
است».(٨)
«کریم، انسانى است که آبروى خود را با مال حفظ میکند، ولى لئیم کسى است که مال را به وسیله آبرو حفظ میکند».(٩)
«اگر کسى روح را به کرامت و عظمت بشناسد همه دنیا در چشمش کوچک میشود».(١٠)
راه رسیدن به ساحت کرامت
به روشنى تقابل کرامت و لئامت در روایات ائمه دین(ع) بیان شد. کرامت، بزرگوارى و دورى از هر پستى و فرومایگى است، چراکه وصفى ارزشى است و از اسمای حضرت حق است، اما در مقابل هرچه انسان را از بزرگمنشى و قربالهی دور سازد ریشه در دنائت، پستى و زشتى دارد. به فرموده رسول مکرم اسلام(ص): «دوستى دنیا ریشه هر معصیت و ابتداى هر گناه است». (١١) لذا دنیا، دنیا نامیده شد، چون که «بیمقدارتر از هر چیزى است». (١٢) باتوجهبه اینکه قبلا گذشت که دنائت در برابر کرامت و دنى در مقابل کریم است و چون دنى و دنائت و دنیا همریشهاند از اینرو نمیتوان کرامت و بزرگوارى را در دوستى دنیا جستوجو نمود، چرا که به فرموده حضرت علی(ع): «دنیا انسان را خوار و ذلیل میکند». (١٣) کرامت نقطه مقابل ذلت و خوارى است. باید براى رسیدن به قله بلند کرامت به سلاح پرهیز از گناه و دنیا طلبى و هوا و هوس و در یک کلمه به سلاح تقوا مجهز گشت. به فرموده امیرالمومنین على(ع): «کرامت بدون تقوا حاصل نمیشود».(١٤)
به فرموده خداى بزرگ در قرآن کریم: «با کرامتترین (گرامیترین) شما نزد خداوند با تقواترین شماست».(١٥)
و به فرموده امیرالمومنین على(ع): «کلید کرم، تقواست».(١٦)
شناخت تقوا
به فرموده حضرت علی(ع): «تقوا آن است که انسان از هر چه او را به گناه وا میدارد، دورى نماید».(١٧)
آنحضرت میفرماید: «همانا تقوا و ترس از خدا، داروى بیمارى دلها، روشنایى قلبها، درمان دردهاى جسمها، مرهم زخم جانها، پاککننده پلیدى ارواح، روشنایى بخش تاریکى چشمها، امنیت در ناآرامیها و روشنکننده تاریکیهاى شماست. پس اطاعت خدا را پوشش جان، نه پوشش ظاهرى، قرار دهید و با جان نه با تن فرمانبردار باشید تا با اعضا و جوارح بدنتان در هم آمیزد و آنرا بر همه امورتان حاکم گردانید. اطاعت خدا را راه ورود به آب حیات، شفیع گرفتن خواستهها، پناهگاه روز اضطراب، چراغ روشنگر قبرها، آرامش وحشتهاى طولانى دوران برزخ و راه نجات لحظات سخت زندگى قرار دهید؛ زیرا اطاعت خدا وسیله نگه دارنده از حوادث هلاککننده و جایگاههاى وحشتناک که انتظار آنرا میکشید و حرارت آتشهاى برافروخته است. پس کسى که تقوا را انتخاب کند، سختیها از او دور گردند، تلخیها شیرین و فشار مشکلات و ناراحتیها برطرف خواهد شد و مشکلات پیاپى و خستهکننده آسان گردیده و مجد و بزرگى از دست رفته چون قطرات باران بر او فرو میبارند. رحمت باز داشته حق باز میگردد و نعمتهای الهی پس از فرو نشستن به جوشش آمده و برکات تقلیل یافته فزونى مییابند».(١٨)
کرامت و روح الهی
قرآنکریم گوهر اصلى انسان را بهعنوان یک موجود شریف و کریم معرفى میکند که اگر انسان کریم بشود راه طبیعى خویش را پیموده و گوهر اصیل خود را بازیافته و چون اطاعت و صعود، مناسب با گوهر اصلى انسان است. بنابراین، عصیان و سقوط بر انسان تحمیل است، اما کرامت چنین نیست؛ زیرا گوهر آدمى کریم است. خداى بزرگ میفرماید: «ما انسان را گرامى داشتیم». (١٩) چون در خلقت او گوهرى کریم به کار رفته است. اگر انسان مانند سایر موجودات فقط از خاک خلق میشد، کرامت براى او ذاتى یا وصف اولى نبود. ولى انسان داراى فرع و اصلى است؛ فرع او به خاک برمیگردد و اصل او به الله منسوب است. خداى کریم در قرآن مجید روح را به خود نسبت داد و جسم را که به خاک و طبیعت مرتبط است به طین منسوب کرد. (٢٠) نفرمود من انسان را از گل و روح مجرد خلق کردم، بلکه انسان را از گل ساختم، سپس از روح خود در او دمیدم و چون روح انسانى به خداوندى که معلم اکرم است، ارتباط دارد. پس سهمى از کرامت دارد و روح الهی به معناى روح کرامت است.(٢١)
انتهای پیام
[جمعه 1396-05-06] [ 08:25:00 ق.ظ ] |
فرم در حال بارگذاری ...